مروری بر کتاب خرداد بود که خلیج یخ زد

مروری بر کتاب خرداد بود که خلیج یخ زد

۱۳ بهمن ۱۴۰۳
نقد و بررسی

کتاب خرداد بود که خلیج یخ زد، نوشته‌ی سورن کریمی، مجموعه داستان کوتاه گمانه‌زنی‌ست از نشر کتابسرای تندیس که توانست در بخش «نویسنده‌های کتاب اولی» دوره اول جایزه ادبی پرانتز، به مقام اول برسد. این کتاب هفت داستان کوتاه دارد که بیشتر در ژانر فانتزی و وحشت قرار می‌گیرند.

در دوردست بعید، در نزدیکی خلیج، شهری لمیده لب ساحل کش آمده، شهری از همه جا دور، از زمستان محروم، اما آن‌قدر زنده که از غروب تا طلوع میزبان پرسه‌زنی هااست. این بندر محموم خرداد مرموزی دارد، خردادی هم همیشه هست و همیشه خواهد بود، خردادی که از بهار به تابستان و از تابستان به پاییز می خرامد. پس از سال های سال مردی در بندر پیدا شده که کسی نمی داند کیست و کسی نمی داند چرا، اما دنبال خرداد است. مردی که همه‌ی خیابان های پخته‌ی شهر را لگد کرده، در تک تک چاله‌ها سرک کشیده و تمام سایه‌خفتگان را در گوشه کنار بندر ناخفته کرده. از ترس همین مرد موذی‌است که موج ها شیه‌ی هشدار می‌کشند. تا دیر نشده جلویش را بگیرید، تا خرداد را وسط خلیج گکیر نینداخته و منجمدش نکرده متوفقش کنید. اما جز همان مردی که برای خرداد بندر کمین زده، کسی زبان موج ها را نمی‌داند. خلیج یخ خواهد زد و خرداد درون این یخ خواهد خفت. -خرداد بود که خلیج یخ زد، سورن کریمی

مهدی بنواری، نویسنده و مترجم، در صفحه بهخوان خود درباره این کتاب نوشته: «مجموعه چند داستان کوتاه پررمز و راز و ترسناک که با شور و شوق نوشته شده‌اند. این شور و شوق را که می‌گویم می‌شود در جابجای اثر و طرزی که نویسنده ماجراهایش را نقل می‌کند پیدا کرد. داستان‌ها نثر خیلی خوبی داشتند و ماجراها همه جذاب بود. درگیری اسطوره با زندگی امروزی درست همان طوری بود که در کارهای خوب فانتزی معاصر/شهری می‌شود پیدا کرد. استفادهٔ درست کلیشه‌ها، زیاده‌روی نکردن در آنها و در دام استفاده از شیوهٔ نقل داستان شفاهی نیفتادن جزو نقاط قوت دیگر این کار بودند. بعضی موارد جای پرداخت بیشتری داشت، اما از لذت خواندن اثر کم نمی‌کرد.»

شانت خدادادی، پژوهشگر ادبیات ژانری، درباره این کتاب گفته که: «برای اولین مجموعه داستان نویسنده کار خوبی بود. معلوم هستش که وقت گذاشته شده روی داستان‌ها. نثر خوب و منسجم است. داستان‌ها به مخاطب برای درک کردن تم احترام می‌گذارند و شعاری نیستند. از ویژگی‌های ادبیات ژانر خصوصا وحشت به خوبی استفاده شده و همچنین با فرهنگ و دغدغه‌های بومی حل شده‌اند.»

نسیم فلاح، نویسنده و منتقد، درباره این کتاب می‌گوید: «به جز داستان آخر که به خوبی باقی داستان‌ها نبود و زیاده گویی داشت. باقی داستان‌ها پرداخت خوبی داشت. از عنصر ماورا خوب استفاده شده بود. کشش و تعلیق در داستان‌ها خوب و جذاب بود. شخصیت‌ها خوب درست شده بودند.»

تینا چهاردولی، مخاطب ادبیات ژانری، در گودریز نوشته است: «خرداد بود که خلیج یخ زد، از کتاب‌هاییه که با سلیقه‌م جوره. وحشت و دارک‌فانتزی، با زبانی که به سیاهی و تنهاییِ داستان‌ها کمک کرده و البته موجز بودن هر داستان، بدون کلمه‌ای اضافه‌تر که خودش خیلی مهمه برای هر داستانی چه کوتاه باشه چه به بلندی رمان. نویسنده تلاش خوبی کرده و تا حد زیادی موفق بوده. زبان، فرم، شخصیت‌ها، پلاتِ هر داستان و جزبه‌‌جز ماجراها با فکر نوشته‌ شده‌ن.»

امیرسینا مظفری، فعال ادبیات ژانری، گفته است: «کتاب از زبان و نثر نو و بدیع استفاده کرده است، استفاده مناسب از آرایه های ادبی به خلق زبان تصویری کتاب کمک کرده است، هرچند همین نثر متفاوت در بعض از مواقع موجب غیرقابل درک شدن داستان‌های کتاب میشود. در مجموع استفاده از جغرافیای ایران، نثر نو و خلق فضای جدید که در ادبیات معاصر ایران کم سابقه است نقاط قوت کتاب است.»

علی خمسه، نویسنده و کارگردان، نوشته است: «نثر نویسنده قدرت این را دارد که فضاسازی کند و روند کند داستان کم تر به چشم برسد. بزرگترین مشکل اما دادن اطلاعات است. یا اطلاعات در این نثر به طوری گم می شوند که لازم است هر خط چندین بار خوانده شود تا اطلاعاتی که نویسنده قصد بیان آن را داشته درک شود، و یا اطلاعات به اندازه ای بزرگ و مشخص بیان می شوند که با باقی نثر کتاب در تداخل هستند. میان نثر کتاب و داستان کتاب و اطلاعات کتاب هماهنگی لازم برقرار نیست که بتواند آن را به اندازه کافی ارتقا دهد.»